پایگاه خبری شاخص بازار: در نیمه نخست سال 1404، فولاد خوزستان در حالی به رشد 67 درصدی صادرات دست یافت که همزمان با شدیدترین محدودیتهای انرژی در سالهای اخیر، درگیر تبعات جنگی 12 روزه نیز بود. این جهش صادراتی (از 282 هزار تن به بیش از 472 هزار تن) در دل شرایطی رقم خورد که بسیاری از صنایع مشابه در حفظ سطح تولید دچار مشکل بودند. اما فولاد خوزستان، نهتنها توانست جریان تولید را متوقف نکند، بلکه با بازآرایی دقیق ظرفیتها، تثبیت موقعیت داخلی و تقویت بازار خارجی، به الگویی از تابآوری عملیاتی و تصمیمسازی اقتصادی بدل شد؛ الگویی که هم وابستگی به فروش داخلی را کاهش داد، هم جایگاه ایران در بازارهای فولاد منطقهای را حفظ کرد، و هم درآمد شرکت را با نرخ 25/4 درصد افزایش، به بالای 40 هزار میلیارد تومان رساند.
درک عمق این دستاورد، تنها با اشاره به ارقام فروش کافی نیست؛ آنچه در پس این آمارها نهفته، مدیریت همزمان ریسک در دو سوی زنجیره عرضه است. فولاد خوزستان در نیمه اول سال جاری در مجموع 1.538 میلیون تن محصول را به بازار داخلی و خارجی عرضه کرد؛ که از این میان، 1.066 میلیون تن به فروش داخلی اختصاص یافت. این بدان معناست که شرکت، نه با قطع عرضه به بازار داخل، بلکه با استفاده از ظرفیت مازاد و چیدمان هوشمند محصول، بازار خارجی را گسترش داد.
فروش 369 هزار تن آهن اسفنجی به دیگر فولادسازان کشور، نشانهای روشن از این رویکرد است: تقویت بالادست با حفظ زنجیره پاییندست. در ترکیب فروش، بلوم و بیلت با بیش از 434 هزار تن و اسلب با بیش از 262 هزار تن، به نحوی تنظیم شدهاند که هم پاسخگوی نیاز داخلی باشند و هم در بازارهای صادراتی رقابتپذیر بمانند. از همین روست که میتوان گفت فولاد خوزستان نهتنها در حجم، بلکه در معماری سبد فروش و تخصیص بازار نیز عملکردی هدفمند و پایدار از خود نشان داده است.
در بخش تولید نیز با وجود قطعیهای مکرر برق، تولید شرکت در سطحی باقی ماند که نهتنها نیاز صادرات و بازار داخل را پاسخ داد، بلکه موقعیت راهبردی فولاد خوزستان در تولید محصولات میانی را حفظ کرد. تولید 369 هزار تن اسلب، 780 هزار تن بیلت و بلوم، نزدیک به 2 میلیون تن گندله و 1.8 میلیون تن آهن اسفنجی، گویای ظرفیت بالای زیرساخت صنعتی شرکت است که در صورت رفع موانع انرژی، توان جهشهای بعدی را نیز دارد.
حفظ این ظرفیت عملیاتی در نیمسال پرتنش اول 1404، تصادفی یا واکنشی نیست؛ حاصل یک رویکرد آیندهنگر در مدیریت تولید، اولویتبندی تقاضا و بهینهسازی مصرف انرژی است که میتواند در مدلسازی سیاست صنعتی کشور نیز مورد توجه قرار گیرد. اما همه این موفقیتها، تنها در صورتی تداومپذیر خواهند بود که یک پیشنیاز کلیدی در نیمه دوم سال مورد توجه سیاستگذاران و تصمیمگیران کلان صنعتی و اقتصادی کشور قرار گیرد و آن قطعیت در برنامهریزی تامین انرژی است؛ زیرا تولید در صنعت فولاد با خاموشیهای لحظهای یا سهمیههای غیرقابل پیشبینی، نهتنها آسیبپذیر، بلکه پرهزینه و گاه غیراقتصادی میشود.
در هر حال، موفقیت فولاد خوزستان در نیمه اول سال 1404، یک «تصادف خوشایند» نیست؛ نتیجه مدیریتی است که میان تقاضای داخلی و فرصت صادراتی، میان محدودیت انرژی و نیاز تولید و میان فشار بیرونی و انسجام درونی، توازن برقرار کرده است. چنین مدیریتی، نهفقط برای خود شرکت، بلکه برای کل زنجیره صنعت فولاد ایران، ارزش الگوسازی دارد—بهویژه در روزگاری که حفظ تعادل میان سیاست، تولید و بازار، سختتر از همیشه شده است.